تب جشنواره زدگی بیش از آن که در فیلمسازان باشد از سنوات قبل در مدیران فرهنگی وجود داشته که آن هم توأم با شعارزدگی و رفتار دوگانه و نوعی یک بام و دوهوا؛ برای همین بود که سرمایه گذاری کلانی در این حوزه از بودجه عمومی انجام شد و افرادی نیز بهره بسیار از بیاطلاعی جامعه هنری بردند و بعد به واسطه بهرهمندی وافر از این سرمایه گذاری، اعلام استقلال کردند ولی راه را تغییر دادند و منافع شخصی خود را در سینما دنبال میکنند...
اگر الان گرفتار موج عجیب و غریبی شدهایم که برای اتفاقی حداقلی، حداکثر توان فرهنگی را صرف میکنیم و به نتیجه هم نمیرسد ، ناشی از همان دانههای کاشته شده قبلی است که نتیجه اش هم کج خلقی فعلی است.
سینما یک رسانه فراگیر و بروز است که میتواند با انعکاس محصولات خودش در جای جای کره خاکی مخاطب حداکثری پیدا کند. برای همین با رفتارهای بخشنامه ای و آیین نامه ای و موانعی که از جهت قانونی میگذارند، نمیشود جلوی توسعه و ترویج سینما را گرفت.
قبلتر وقتی با سیاست های خاص و سلیقههای شخصی و تنگنظریها آمدند، سینماگران را دسته بندی کردند و باعث عصیان و اعتراض و حتی مهاجرت برخی از فیلمسازان شدند باید فکر چنین روزهایی را هم میکردند. الان آن مدیران نمیتوانند خود را بیگناه بدانند و اینکه برخی از عناصر موثر در وضع گذشته حالا در حال انتقاد از وضع موجود هستند جای سوال دارد.
خیلی از افرادی که مسئولیتی در این عرصه داشتند وقتی کنار گذاشته شدند رفتارشان جور دیگری شد ولی آیا آن خساراتی که زدند اکنون جبران میشود؟
اگر منِ نوعی سختترین رفتارها را علیه جامعه هنری به کار بستم ولی حالا بعد از حذف از دایره مدیریت، بیایم و شعاری دگراندیشانه دهم، میتوانم آن ظلم و فشار را جبران کنم!؟
متاسفانه رفتار برخی از عوامفریبی هم گذشته و به خودفریبی روی آورده اند و یادشان رفته، چه بر سر برخی فیلمسازان آوردند و به جای حمایت از سینمای ملی انقلاب با لجاجت ایشان را در مسیر اهداف دشمن قرار دادند. همین روزهای اخیر آن قدر بی جیره و مواجب برای یک فیلم بی ارزش، تبلیغ کردیم که خودشان نکردند. چقدر و تا چه زمانی میخواهیم برای زدن مدیر فعلی، موضوعی بی ارزش را پررنگ کرده و ماهی های مریض را از آب صید کنیم؟
سینمای بعد از انقلاب ایران به بلوغ چهل ساله رسیده ولی همواره در این چهار دهه، در برخورد با با یک اثر سطح پایین، کل زحمات سینماگران را نادیده گرفتهایم و برای اینکه بازی اغیار را نخوریم خودمان شده ایم بازیگر اغیار. فیلمسینمایی بیشترین توفیق اش، دیده شدن و حضور در رقابتهای مختلفی است که به بیشتر دیده شدن آن کمک میکند.
اگر دنبال توسعه هستیم نمیتوانیم حضور در محافل سینمایی را نفی کنیم، بلکه باید با شأن خود در جشنواره ها حاضر شویم ولی انتظار هم نداشته باشیم وقتی هنرمندی در یک محفل، علیه ما کاری میکند ما بخواهیم آن را به کل سینماگران نسبت دهیم.
یکی از مهم ترین جلوه های وجهه فرهنگی انقلاب ما، سینما است و حتی انتقادآمیزترین محصولات داخلی هم باز قابل تامل بوده پس نباید با بروز خطاهای کوچک کل سینما را ببریم زیر سوال و حرف از انزوا و خودتحریمی بزنیم.
اگر حرفی در سینما داریم باید از تمام ابزار و امکانات اعم از بازار منطقه ای تا فرامنطقهای استفاده کنیم.
سینمای جشنواره ای دنیا شاید از سینمای ما تباهی را بخواهد ولی ما فیلمهایی هم داشته ایم که توانسته اند کاملا در خدمت منافع ملی، حرف جهانی برای گفتن داشته باشند. حتی اگر نسبت به تلویزیون بسنجیم سینما در مقیاس جهانی بسیار موفق تر بوده پس به جای نقد آثار ضعیف به دنبال ارائه درست و دقیق و حرفه ای آثار غنی خود در سینمای جهان باشیم.
اینکه به جای تعقل به دنبال حذف و رفتارهای هیجانی هستیم، درست نیست. دولت جدید با شعار تحول و توسعه آمده و البته که تحول باید با جمع افکار و سلیقهها باشد و نه با نگاه تنگ نظرانه و انحصارطلب! چرا میزان دخالت یا ایجاد محدودیت به سمتی رفته که اغلب آثار سینمایی سال های اخیر خنثی شده؟؟ حتی در بیان منویات و شعارهای انقلاب فیلم هایی ساختیم که چون با آمار دروغ پیش رفتهاند، اثر منفی داشته اند. الان آمار فروش فیلم ها را که نگاه کنیم پرفروشترین فیلم ها، مخاطبی به مراتب پایین تر از مخاطبان دهههای قبل دارند. پس مردم را فریب ندهیم چون مخاطبان هوشیار هستند.
ما نیاز داریم به بهره وری از اتاق فکرهای متخصص و بی ادعا. اگر اتاق فکرهای کارمندی موثر بود این همه تشویش برای یک فیلم دو ساعته چه معنا داشت؟ آیا هزاران ساعت تولید فیلم در داخل موثر نبوده؟ آدرس غلط ندهیم و شعور مردم را به سخره نگیریم. شعور فرهنگی در نهاد مردم پرورش پیدا کرده و مردم با رفتاری که میبینند قضاوت میکنند.
مدیرانی که له له میزنند برای حضور در بازار کن چه کرده اند در این همه سال؟ اگر تلاش شان مفید بود که این همه از تصمیمات هیات داوران کن، دچار واهمه نمی شدند؟ اگر در سینما حرفی برای گفتن داریم باید خود را آماده این هجمه ها کنیم و مقابله با این هجمه ها، تولید فیلم خوب است و نه برگزاری جلسه و میتینگ هیجانی برای انتقاد از آن هجمهها. این هیجان ها فقط منفعت اقتصادی افرادی مختصر در داخل را فراهم میکند.
وقتی رسانه ای ما را دعوت میکند نباید خوشامد رسانه را بگوییم، بلکه باید حقیقت را در رسانه بگوییم و حقیقت آن است که هنر سینما، یک هنر دیداری و نافذ است و با کوتاهترین پلانها میتواند اثرگذاری ماندگاری بر روح مردم داشته باشد.
انتهای پیام
نظر شما